ترجمه مقاله

منازعات

لغت‌نامه دهخدا

منازعات . [ م ُ زَ ] (ع اِ) ج ِ منازعة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کشمکشها. ستیزه ها. خصومتها. جدالها. جنگها : عروق منازعات و مخالفات از وی منتزع و منقلع شود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). از مطالبات و منازعات با دل منتهی و منزجر نشود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). رجوع به منازعة و منازعت شود.
ترجمه مقاله