ترجمه مقاله

مناصاة

لغت‌نامه دهخدا

مناصاة. [ م ُ ] (ع مص ) ناصیه ٔ یکدیگر گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ).یکدیگر را ناصیت بگرفتن . (المصادر زوزنی ). موی پیشانی یکدیگر را گرفتن . نِصاه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیوسته شدن جایی به جای دیگر. (المصادر زوزنی ). هذه فلاة تناصی فلاة؛ یعنی هر دو بیابان با هم متصل اند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله