ترجمه مقاله

مناهزة

لغت‌نامه دهخدا

مناهزة. [ م ُ هََ زَ ] (ع مص ) فرصت چشم داشتن . (المصادر زوزنی ). فرصت یافتن و غنیمت شمردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).رجوع به مناهزت شود. || به چیزی نزدیک شدن . (المصادر زوزنی ). نزدیک شدن با هم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نزدیک شدن کودک بلوغ را. || پیش آمدن شکار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله