ترجمه مقاله

منتقب

لغت‌نامه دهخدا

منتقب . [ م ُ ت َ ق ِ ] (ع ص ) زن روی بند بندنده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). روی بندبسته . نقاب بسته . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || پنهان . روی پوشیده : بعد از آن چون آفتاب رسالت به حجاب غیب متواری و محتجب گشت و نور عصمت به نقاب عزت مختفی و منتقب ... (مصباح الهدایه چ همایی ص 15).
ترجمه مقاله