ترجمه مقاله

منتکب

لغت‌نامه دهخدا

منتکب . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) آنکه بر دوش می اندازد تیردان و یا کمان را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). || آنکه در رنج و سختی می افتد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). رجوع به انتکاب شود.
ترجمه مقاله