ترجمه مقاله

منزع

لغت‌نامه دهخدا

منزع . [ م ِ زَ ] (ع اِ) تیر که بدان کشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). تیری که بدان کشیده می شود. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد سخت کشنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله