ترجمه مقاله

منزل

لغت‌نامه دهخدا

منزل . [ م ُ زَ ] (ع ص ) فروفرستاده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروفرستاده شده . (غیاث ) (آنندراج ). نازل کرده شده . فرودآمده . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
عالی دو آیت است علا و بها به هم
در شأن دین و دولت تو هر دو منزل است .

امیر معزی (دیوان چ اقبال ص 102).


پنداشتی که آیت ... در شأن آن منزل بود. (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 101).
هر آیت از عنا و عنایت که منزل است
در شأن بدسگال تو و نیکخواه تست .

انوری (دیوان چ مدرس رضوی ص 53).


یا چون منافقانی پربند و پیچ پیچ
خشب مسنده ز برای تو منزل است .
کمال الدین اسماعیل (دیوان چ حسین بحرالعلومی ص 315).
- مثل وحی منزل شمردن ؛ اطاعت آن را واجب دانستن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- منزل شدن ؛ نازل شدن . فروفرستاده شدن : کلام الهی جمله بواسطه ٔ جبرئیل بر دل رسول (ص ) منزل شده است . (مصباح الهدایه چ همایی ص 77). نزاع پدید آمد و در حکومت رجوع با حضرت رسالت کردند تا وحی منزل شد. (مصباح الهدایه ایضاً ص 199).
- || فروتابیدن :
نور مه بر ابر چون منزل شده ست
روی تاریکش ز مه مبدل شده ست .

مولوی .


- منزل گشتن ؛ منزل شدن . فروفرستاده شدن : حکم سایر کتب منزله به وجودقرآن که بدو منزل گشت زایل و باطل گشت . (مصباح الهدایه چ همایی ص 44). رجوع به ترکیب منزل شدن شود.
- وحی منزل ؛ وحی فرستاده از جانب خدای تعالی :
ای سروری که قول تو چون وحی منزل است
کارت چو معجزات رسولان مرسل است .

امیر معزی (دیوان چ اقبال ص 102).


|| فرودآورده شده . (غیاث ) (آنندراج ). مهمانی که به جایی فرودآورده شود. آنکه به جایی فرودآمده باشد اقامت را :
هست عالم چون چراگاهی و ما چون منزلی
چون برفت این ، منزلی گیرد دگر کس مرغزار.

سنائی (دیوان چ مصفا ص 139).


|| (مص ) فروفرستادن . (منتهی الارب ). انزال . (اقرب الموارد): انزله انزالاً و منزلاً؛ فروفرستاد آن را. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله