ترجمه مقاله

منساح

لغت‌نامه دهخدا

منساح . [ م ِ ] (ع اِ) آنچه بدان خاک پرانند. به فارسی سکو است . (منتهی الارب ). جاروب و سکو و ابزاری که بدان خانه را بروبند. (ناظم الاطباء). چیزی که با آن خاک را دور کنند و بپراکنند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله