ترجمه مقاله

منسم

لغت‌نامه دهخدا

منسم . [ م َس ِ ] (اِ) رستنیی است که ثمر آن را حب المنسم خوانند و در عطریات به کار برند. (برهان ) (آنندراج ). نام رستنیی است که در عطریات به کار برند. (ناظم الاطباء). رجوع به حب المنسم شود.
ترجمه مقاله