ترجمه مقاله

منسکب

لغت‌نامه دهخدا

منسکب . [ م ُ س َ ک ِ ] (ع ص ) ریزان و آب ریزان . (آنندراج ). آب ریزنده . (غیاث ). ریزان و آب ریزنده . (ناظم الاطباء). رجوع به انسکاب شود. || گریه ٔ بسیارکننده . (غیاث ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله