ترجمه مقاله

منصوره

لغت‌نامه دهخدا

منصوره . [ م َ رَ ] (اِخ ) شهری عظیم است [ از ناحیت سند ] اندر میان رود مهران چون جزیرای بسیارنعمت و آبادان و جای بازرگانان و اندر وی مسلمانانند و پادشاه ایشان قرشی است . (حدود العالم ). نام شهری به هندوستان و نام قدیم آن برهمن آباد است . (یادداشت مرحوم دهخدا). شهری در ارض سندحاصلخیز و دارای جامع بزرگ و حمزه گوید و همناد بادنام شهری است از شهرهای سند که اکنون آن را منصوره گویند و مسعودی گوید به نام منصوربن جمهور عامل بنی امیه مشهور شده است و... (از معجم البلدان ). در نقشه های جغرافی امروز دیده نمی شود و باید ویران شده باشد.(از قاموس الاعلام ترکی ) : وز شهرهای سند برمنصوره و دبیل آنگه به عمان رسد. (التفهیم ص 198).
وزان به منصوره روی کرد و براند
بر آن ستاره کجا راند حیدر از خیبر.

فرخی .


رجوع به فهرست التفهیم و معجم البلدان و قاموس الاعلام ترکی و نزهةالقلوب ج 3 ص 219 و 259 شود.
ترجمه مقاله