ترجمه مقاله

منفاخ

لغت‌نامه دهخدا

منفاخ . [ م ِ ] (ع اِ) دم آهنگران . مِنفَخ . (مهذب الاسماء). دمه ٔ آهنگران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آلتی که بدان باد کنند. (از اقرب الموارد). || بوری . نی زرگری . (یادداشت مرحوم دهخدا). || کوره ٔ آهنگران . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله