ترجمه مقاله

منفتحة

لغت‌نامه دهخدا

منفتحة. [ م ُ ف َ ت ِ ح َ ] (ع ص ) تأنیث منفتح . رجوع به منفتح شود.
- حرف منفتحة ؛ سوای حروف «ص » «ض « »ط» و «ظ» (صضطظ) است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بر خلاف حروف مطبقه یعنی صاد و ضاد و طاء وظاء است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ص 323). رجوع به همین مأخذ و حرف منفتح شود.
ترجمه مقاله