ترجمه مقاله

منقعف

لغت‌نامه دهخدا

منقعف . [ م ُ ق َ ع ِ ] (ع ص ) چیز از جای رونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). چیز از جای خود دررفته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دیوار درافتنده از بن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). دیوار از بن افتاده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انقعاف شود.
ترجمه مقاله