ترجمه مقاله

منقله

لغت‌نامه دهخدا

منقله . [ م ُ ق ُ ل َ / ل ِ ](از ع ، اِ) به معنی انگشت دان و زغال دان باشد. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مجمر. (غیاث ). امروزه منَقَل گویند و مَنقَلَة در عربی ، به معنی منزل و فرودآمدنگاه آمده و به معنی آتشدان خاص فارسی است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) : در صدر مجلس منقله ای نهاده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 334).
ترجمه مقاله