ترجمه مقاله

منهل

لغت‌نامه دهخدا

منهل . [ م ِ هََ ] (ع اِ) گور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گور و قبر. (ناظم الاطباء). || (ص ) مرد بینهایت در سخاوت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به منهال شود.
ترجمه مقاله