ترجمه مقاله

منوچهرخان

لغت‌نامه دهخدا

منوچهرخان . [ م َ چ ِ ] (اِخ ) از اعاظم لر کوچک است ، بعد از عزل علیقلی خان برادرزاده اش به ایالت ایل مذکور سرافراز شده . مدتی در آن امر نهایت استقلال داشت . در سنه ٔ 1079 هَ . ق . فوت شد و جای او به خلف ارشد او شاهوردی خان رسید. این ابیات از اوست :
معنی مردی تمام از تیغ می آید برون
مصرع شمشیر را خود مصرعی در کار نیست .
و نیز:
ابروی کماندارتو پیوسته به جنگ است
مژگان رسای تو رساتر ز خدنگ است .
و نیز:
زلفت نتوانست دل از اهل وفا برد
خط تو برون آمد و زنگ از دل ما برد.

(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 24).


ترجمه مقاله