ترجمه مقاله

منگیاگر

لغت‌نامه دهخدا

منگیاگر. [ م َ گیا گ َ ] (ص مرکب ) قمارباز. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
دنیا قمارخانه ٔ دیو است و اندر او
ما منگیاگران و اجل نقش بین منگ .

سوزنی .


رجوع به منگ شود.
ترجمه مقاله