ترجمه مقاله

منیح

لغت‌نامه دهخدا

منیح . [ م َ ] (ع ص ، اِ) تیر قمار که نصیب ندارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تیر هشتم قمار. (مهذب الأسماء). تیر بدون نصیب . (از اقرب الموارد). || تیری که به تیمن عاریت گیرند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تیر قمار که آن را یک حصه باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله