ترجمه مقاله

مهارة

لغت‌نامه دهخدا

مهارة. [ م َ/ م ِ رَ ] (ع مص ) زیرک شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). زیرک و رسا گردیدن واستادی کردن . (آنندراج ). مهر. مهور. مهار. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به مهارت و مهر شود.
ترجمه مقاله