ترجمه مقاله

مهازلة

لغت‌نامه دهخدا

مهازلة. [ م ُ زَ ل َ ](ع مص ) بیهودگی و بازی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بیهودگی کردن و بازی کردن . (ناظم الاطباء). ممازحة. (از اقرب الموارد). || (اِمص ) هزل گویی : در مطایبه و مهازله بسیار فطرتش قادر بوده ... (تذکره ٔ عرفات در ترجمه ٔ پهلوان مذاقی عراقی ).
ترجمه مقاله