ترجمه مقاله

مهتقع

لغت‌نامه دهخدا

مهتقع. [ م ُ ت َ ق ِ ] (ع ص ) بندکننده و بازدارنده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گشن خواباننده ناقه را.(از آنندراج ) (از منتهی الارب ). || تب بازآینده بعد از یک روز. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || رنگ برگردنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || بدرگی که شخص را از رسیدن به خیر وشرف بازمیدارد و منع می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اهتقاع شود.
ترجمه مقاله