مهدور
لغتنامه دهخدا
مهدور. [ م َ ] (ع ص ) آنکه حق و یا خون او رایگان و باطل شده است .
- مهدورالدم ؛ که خونش حلال است . که خونش مباح است . که کشتن او موجب قصاص یا فدیه نشود. مرگ ارزان . (از یادداشتهای مؤلف ).
- مهدورالدم ؛ که خونش حلال است . که خونش مباح است . که کشتن او موجب قصاص یا فدیه نشود. مرگ ارزان . (از یادداشتهای مؤلف ).