ترجمه مقاله

مهرداری

لغت‌نامه دهخدا

مهرداری . [ م ُ ] (حامص مرکب ) عمل مهردار. شغل مهردار : در بعضی ایام به دستوری که معمول است شغل مهرداری بدون تیول داده شده . (تذکرةالملوک ص 25). شغل مهرداری در قدیم الایام آن بوده که ارقام وزارتها و استیفاها و کلانترها... و غیره را بعد از ثبت دفاتر به مهر همایون ... مهر می نموده . (تذکرةالملوک ص 25). در این ایام مهرداری مهر همایون را قبله ٔ عالم به دستور سابق به مقرب الخاقان اﷲدادبیک شفقت فرموده اند. (تذکرةالملوک ص 25).
ترجمه مقاله