ترجمه مقاله

مهرساز

لغت‌نامه دهخدا

مهرساز. [ م ِ ] (نف مرکب ) مهرانگیز. مهرورز. برانگیزنده ٔ محبت و مهر :
هم از بهر مهراب و سیندخت باز
هم از بهر رودابه ٔ مهرساز.

فردوسی .


هریک از چهره عالم افروزی
مهرسازی ومهربان سوزی .

نظامی .


ترجمه مقاله