مهرپذیرلغتنامه دهخدامهرپذیر. [ م ُ پ َ ] (نف مرکب ) نقش گرفته . نقش پذیرفته : در شب تیره آن سراج منیرشد ز نقش مراد مهرپذیر.نظامی (هفت پیکر ص 11).|| نقش و نشان گیرنده .