ترجمه مقاله

مهیر

لغت‌نامه دهخدا

مهیر. [ م َ ] (اِ) ماه . قمر. (برهان ). یکی از نامهای ماه است . (جهانگیری ) :
چو پشت آینه ست اجسام اینجا
شود چون روی آیینه مصفا
نه شمسی ماند آنجا نه مهیری
نه ظلی بینی آن جا نه منیری .

عطار.


ترجمه مقاله