ترجمه مقاله

مه

لغت‌نامه دهخدا

مه . [ م َه ْ ] (ع اِ فعل ) یعنی بازایست و چون آن را متصل کنند تنوین در آن داخل کرده مَه میگویند، مانند: مَه مَه . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). به معنی بازایست و هو اسم فعل ، فان وصلت نونت و قلت مه مه . (آنندراج ) (از نشوءاللغه ص 11). به معنی مکن و این از اسمای افعال است به معنی امر. (غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله