ترجمه مقاله

موازرة

لغت‌نامه دهخدا

موازرة. [ م ُ زَ رَ ] (ع مص ) همپشتی کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). موازرت . مدد کردن و یاری نمودن کسی را (ولی کمتر استعمال می شود و بیشتر مؤازره با همزه می گویند). (ناظم الاطباء). یاری دادن . (غیاث ) (از اقرب الموارد). ورجوع به مؤازرة شود. || وزیری کردن . (منتهی الارب ). کسی را وزیری کردن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). وزارت . وزیری کردن . (از غیاث ) (از آنندراج ). و رجوع به موازرت شود. || بردن و حمل کردن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله