ترجمه مقاله

موازنة

لغت‌نامه دهخدا

موازنة. [ م ُ زَ ن َ ] (ع مص ) برابر کردن میان دو چیز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هذا یوازن هذا؛ این بر وزن آن است . (ناظم الاطباء). با چیزی هم وزن بودن . (غیاث ). با کسی همسنگ آمدن . (المصادر زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). || رویاروی ساختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مقابله و رویاروی کردن . || روباروی شدن کسی را. (ناظم الاطباء). || پاداش کردار دادن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله