ترجمه مقاله

مواقفة

لغت‌نامه دهخدا

مواقفة. [ م ُ ق َ ف َ ] (ع مص ) مواقفه . وقاف . (منتهی الارب ). با کسی فراایستادن در کار و یا در جنگ و پیکار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). با کسی در جنگ بایستادن . (از تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به مواقفه شود. || ایستادن خواستن . (منتهی الارب ). استادن خواستن . (آنندراج ). درخواست نمودن از کسی وقوف و ایستادن بر امری را. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله