ترجمه مقاله

موسیقی

لغت‌نامه دهخدا

موسیقی . (معرب ، اِ) علم تألیف لحون . فن تألیف الحان . (مفاتیح ). علم ادوار. علم نغمات . علمی است که بدان احوال نغمات و ازمنه ٔ آن توان دانست . به عبارت دیگر، موسیقی دو فن است فن اول از او ملایمت نغمات معلوم شود و آن را فن الحان گویند و از فن دویم اوزان ازمنه معلوم گردد و آن را فن ایقاع خوانند. (از خلاصةالافکار فی معرفةالادوار شهاب صیرفی ). موسیقی از ایران به عرب و از آنجا به زمان حکم بن هشام به توسط زرقون [ زرگون ] و عیون به اندلس و از اندلس به دیگر قسمتهای اروپا نقل شد. (نفح الطیب ج 1 ص 753). صنعت آهنگها و نغمات . دانش سازها و آوازها. غنا. خنیا. ترکیب اصوات به صورت گوشنواز. علم الحان و آن یک قسمت از اقسام چهارگانه علوم ریاضی قدماست . ارسطو موسیقی را یکی از شعب ریاضی برشمرده و فلاسفه ٔ اسلامی نیز رای او را پذیرفته اند؛ ولی از جهت مسلم و تغییر ناپذیر نبودن همه ٔ قواعد و اصول آن مانند علوم ریاضی ، آن راهنر نیز محسوب داشته اند. (از یادداشت مؤلف ). عبارت است از معرفت احوال الحان و آنچه التیام الحان بدان کامل شود. (از نفائس الفنون ). موسقی . (ناظم الاطباء) . فرمود تا کتابی تصنیف کنم به پارسی دری در... علم موسیقی و باز نمودن سبب ساز و ناساز آوازها و نهاد لحنها. (دانشنامه ٔ علایی ).
گهی اقسام موسیقی که هرکس
پدید آورد بر الحان پیکر.

ناصرخسرو.


ز موسیقی آورد سازی برون
که آن را نشد کس جز او رهنمون .

نظامی .


سعدیا تا کی سخن در علم موسیقی رود
گوش جان باید که معلومش کنی اسرار دل .

سعدی .


مطربی می گفت با خسرو که ای گنج سخن
علم موسیقی ز علم شعر نیکوتربود.

امیرخسرو دهلوی .


و رجوع به ماده ٔ آهنگ و لحن و نیز ایران باستان ج 1 ص 103 و کشف الظنون و مرآةالخیال و یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 162 و حکمت اشراق ص 204 شود.
- الحان موسیقی سرای ؛ آهنگ موسیقی سراینده . سراینده ٔ آهنگهای موسیقی . نوازنده ٔ سازهای موسیقی . (از یادداشت مؤلف ) :
داودصوت ، انده زدای ، الحان موسیقی سرای
ادریس دم صنعت نمای اعجاز پیدا داشته .

خاقانی .


ترجمه مقاله