ترجمه مقاله

موشی

لغت‌نامه دهخدا

موشی . [ م َ شی ی ] (ع ص ) موشی [ م ُ وَش ْ شا ] .نگارین : ثوب موشی ؛ جامه ٔ نگارین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). وشی کرده . آراسته و نگارین .(یادداشت مؤلف ). و رجوع به موشی [ م ُ وَش ْ شا ] شود. || از رنگهای اسبهاست . و آن اسبی است زرد با خطوط سیاه در پاچه ها. (از صبح الاعشی ج 2 ص 19).
ترجمه مقاله