ترجمه مقاله

موشی

لغت‌نامه دهخدا

موشی . [ م ُ وَش ْ شا ] (ع ص ) مَوشی ّ. جامه ٔ بسیارنگار. (از منتهی الارب ). به نگار. نگارین . (یادداشت مؤلف ). پیرایه بسته . (دهار). ثوب موشی ؛ جامه ٔ نگارین . (ناظم الاطباء). و رجوع به مَوشی ّ شود. || (اصطلاح بدیعی ) نزد بلغا عبارت از نظم یا نثری است که همگی حروف الفاظ آن منقوط باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
ترجمه مقاله