ترجمه مقاله

موضونة

لغت‌نامه دهخدا

موضونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) زره بافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). || زرهی که حلقه های آن نزدیک به هم بافته شده باشد. (ناظم الاطباء). زره متقارب بافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زرهی که حلقه های او در همدیگر باشد. (ناظم الاطباء). || زرهی که دوحلقه دوحلقه بافته شده باشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || زره مرصع. (ناظم الاطباء). زره به جواهر مرصع. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || تخت مرصعینه ، از آن است قوله تعالی : علی سرر موضونة. (قرآن 15/56). (منتهی الارب ). جامه و یا تخت مرصع. (ناظم الاطباء). جامه و یا تخت . (آنندراج ).
ترجمه مقاله