ترجمه مقاله

موطی

لغت‌نامه دهخدا

موطی ٔ. [ م َ طِءْ ] (ع اِ) جای قدم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جای قدم و جای پای . ج ، مواطی . (ناظم الاطباء). سپردن جای . (مهذب الاسماء) : ماکان لاهل المدینة و من حولهم من الاعراب ان یتخلفوا عن رسول اﷲ... و لایطؤن موطاءً یغیظالکفار... ان اﷲ لایضیع اجرالمحسنین . (قرآن 120/9)؛ نشود مر اهل مدینه را و آنان که گرداگرد مدینه اند از اعراب آنکه تخلف کنند از فرستاده ٔ خدا... و نسپرند مکانی را به مکان سپردنی که به خشم آورد کفار را... بدرستی که خدا ضایع نکند مزد نیکوکاران را. (از تفسیر ابوالفتوح رازی ج 5 ص 276). و رجوع به مَوْطَاء شود.
ترجمه مقاله