ترجمه مقاله

موعظه

لغت‌نامه دهخدا

موعظه . [ م َ ع ِ ظَ ] (ع اِ) موعظة. پند و نصیحت و آنچه را شخص از پند و نصیحت و وعد و وعید بیان می کند. (ناظم الاطباء) : موعظه های شافی در سلک عبارت کشیده است . (گلستان ). و رجوع به موعظت و موعظة شود.
- موعظه فرمودن ؛ پند دادن . نصیحت کردن . اندرز گفتن : اینان را نصیحتی گوی و موعظه فرمای . (گلستان ).
- موعظه کردن ؛ پند دادن و نصیحت کردن و وعظکردن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله