ترجمه مقاله

موفق کردن

لغت‌نامه دهخدا

موفق کردن . [ م ُ وَف ْ ف َ ک َدَ ] (مص مرکب ) موفق ساختن . موفق گرداندن . توفیق دادن . نایل کردن . کامروا کردن : خداوند شما را موفق کناد. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به موفق گرداندن شود.
ترجمه مقاله