ترجمه مقاله

موقوت

لغت‌نامه دهخدا

موقوت . [ م َ ] (ع ص ) محدودشده به هنگام . (ناظم الاطباء). هنگام معین کرده شده . (آنندراج ). محدود به اوقات معینه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موقت شود.
- امر موقوت ؛ کار معین که دارای وقت و هنگام باشد.
- وقت موقوت ؛ هنگام معین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله