ترجمه مقاله

موهن

لغت‌نامه دهخدا

موهن . [ هَِ ] (ع ص ) کسی و یا چیزی که سست و ضعیف و ناتوان می کند. (ناظم الاطباء). سست کننده . (از منتهی الارب ) : ذلکم و أن ّاﷲ موهن کید الکافرین . (قرآن 18/8)؛ این است شما رابه درستی که خدا سست کننده ٔ مکر کافران است . (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 5 ص 60). || اهانت آور. مایه ٔ اهانت . توهین آور: عبارات موهن . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله