ترجمه مقاله

مؤبل

لغت‌نامه دهخدا

مؤبل . [ م ُ ءَب ْ ب ِ ] (ع ص ) برگزیننده ٔ شتران برای بچه و شیر. (منتهی الارب ). آن که برمی گزیند شتران را برای بچه و شیر و جز آن . (ناظم الاطباء). || گردآورنده ٔ شتران و گله گله کننده ٔ آنها. || فربه گرداننده ٔ شتران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن که فربه میکند. (ناظم الاطباء). || گوینده ٔ ثنای مرده . (منتهی الارب ). ماتمزده ٔ زاری کننده بر مرگ کسی . (ناظم الاطباء). ثنای مرده کننده . (آنندراج ).
ترجمه مقاله