ترجمه مقاله

مؤتبض

لغت‌نامه دهخدا

مؤتبض . [ م ُءْ ت َ ب ِ ] (ع ص ) آنکه بر وتر پای و اباض آن صدمه رسیده باشد. || آنکه ساق پای وی درهم کشیده شده باشد. (ناظم الاطباء).
- مؤتبض النساء ؛ زاغ بدان جهت که در رفتن درنگ می کند گویا پاهای وی بسته شده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله