ترجمه مقاله

مؤثر

لغت‌نامه دهخدا

مؤثر.[ م ُءْ ث ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ایثار. (از منتهی الارب ). رجوع به ایثار شود. (از منتهی الارب ، ماده ٔ اث ر). برگزیننده . (ناظم الاطباء). آن که فایده و سود دیگران را بر سود خود مقدم می دارد. (ناظم الاطباء). کرامت کننده . مقدم دارنده غرض دیگران را بر غرض خود. اهل ایثار. (یادداشت مؤلف ). ایثارکننده . (غیاث ). || توانگر. دارا. مقابل معسر. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله