ترجمه مقاله

مؤوه

لغت‌نامه دهخدا

مؤوه . [ م ُ ئو ] (ع مص ) موه . ماهة. (ناظم الاطباء). آب درآمدن در کشتی . (تاج المصادر بیهقی ). آب گردیدن در کشتی . (آنندراج ). رجوع به موه شود. || پدید آمدن آب چاه و بسیار شدن آن . (تاج المصادر بیهقی ). آب برآمدن از چاه و بسیارآب گردیدن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله