ترجمه مقاله

مؤیدالدین

لغت‌نامه دهخدا

مؤیدالدین . [ م ُ ءَی ْ ی ِ دُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن احمد القصاب ، مکنی به ابوالمظفر و معروف به قصاب . وزیر ناصرلدین اﷲ خلیفه ٔ عباسی . وی به صفت تهور و تکبر و قلت عقل و تدبیر موصوف بود و به سال 590 هَ . ق . به وزارت ناصرلدین اﷲ رسید و خوزستان را تصرف کرد و به قلمرو حکومت خلیفه افزود ولی در مأموریت از سوی خلیفه به تکش خان با سؤسیاست او را رنجاند و کار به جنگ کشید و منجر به شکست قصاب و لشکریانش شد و بار دیگر به جنگ تکش خان رفت ولی در همدان وفات یافت و لشکریانش مرگ او را پنهان داشتند و به جنگ با تکش پرداختند و شکست خوردند و تکش دستور داد جسد او را از گور برآوردند و سرش را از تن جدا کردند و به خوارزم بردند. (از دستورالوزراء صص 95-97). و رجوع به تجارب السلف ص 330 و حبیب السیر چ خیام ج 2 و تاریخ افضل ص 31 شود.
ترجمه مقاله