ترجمه مقاله

موگه

لغت‌نامه دهخدا

موگه . [ گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) سوسن بری که گل برف نیز نامندش . (از یادداشت مؤلف ).گیاهی است از تک لپه ای هایی که جام و کاسه ٔ رنگین دارند، از تیره ٔ سوسنی ها و از دسته ٔ مارچوبه ها که ساقه های زیرزمینی ضخیم و گلهای کوچک معطر و برگهای بزرگ دارد. (از گیاه شناسی گل گلاب چ 3 صص 305-308). از تیره ٔ لیلیاسه است و قسمت قابل مصرف آن : گیاه کامل گلدار، و مواد مؤثر آن : هتروزیدهای گوناگون ، و مورد استعمال آن : تنتورموگه است . (از کارآموزی داروسازی ص 208). و رجوع به سوسن بری شود. || (اصطلاح پزشکی ) برفک . رجوع به برفک شود.
ترجمه مقاله