ترجمه مقاله

مویزاب

لغت‌نامه دهخدا

مویزاب . [ م َ ] (اِ مرکب ) یک قسم مشروب ترش ویا مسکری که از مویز و آب ترتیب می دهند. (ناظم الاطباء). مویزآب را به عربی نبیذالزبیب خوانند، چنانکه شراب عسلی را نبیذالعسلی و شکری را نبیذالشکر و شراب خرما را نبیذالتمر گویند. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). باده ٔ کشمش . شراب کشمش . شراب انگور. بوزا. فقاع .(ملخص اللغات ). || فرفخ . پرپهن . رجله . بقلةالحمقاء. تخمگان . نحله . بیخله . (یادداشت مؤلف ). خرفه . (لغت فرس اسدی نسخه ٔ خطی واتیکان چ پاول هرن ).
ترجمه مقاله