ترجمه مقاله

مچاله

لغت‌نامه دهخدا

مچاله . [ م ُ ل َ / ل ِ ] (ص ) چیزی در هم فرورفته و فشرده و له و لورده شده . اصلاً این کلمه برای چیزهایی نظیر کاغذ و کهنه بکار می رود، اما گاه ممکن است به طور مجازی آن را برای موجودات جاندار و انسان نیز بکار برند : فلان پهلوان در موقع کشتی حریفش را مچاله کرد و از گود بیرون انداخت . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
ترجمه مقاله