ترجمه مقاله

مکافحة

لغت‌نامه دهخدا

مکافحة. [ م ُ ف َ ح َ ] (ع مص ) با کسی رویاروی جنگ کردن . مواجهه . (المصادر زوزنی ). رویاروی گردیدن با کسی و جنگ و قتال کردن با وی . کِفاح . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). روبرو گردیدن با کسی و اصمعی گوید: به استقبال کسی رفتن است در جنگ بدون سپر و جز آن . (از اقرب الموارد). || خود مرتکب کارها گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).انجام دادن کارها به تن خویش . (ازقرب الموارد). || بوسه دادن . (المصادر زوزنی ) (آنندراج ). بوسه دادن زن را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). زن را ناگهان بوسیدن . (از اقرب الموارد). || دفاع کردن از کسی و فی الحدیث : لاتزال مؤیداً بروح القدس ما کافحت عن رسول اﷲ. (از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله