ترجمه مقاله

مکرم

لغت‌نامه دهخدا

مکرم . [ م َ رُ ] (ع اِمص ، اِ) بزرگی و جوانمردی و مردی . مَکرُمة. ج ، مکارم . (منتهی الارب ). بزرگی و جوانمردی و کرامت و سبب کرم . (ناظم الاطباء). بزرگی و جوانمردی . ج ، مکارم . (آنندراج ). مکرمة. (اقرب الموارد) (المحیط المحیط). || (ص ) ارض مکرم ؛ زمین نیکو و پاکیزه ٔ صالح مر نبات را. (منتهی الارب ). زمین که شایسته ٔ روییدن گیاه باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به مکرمة شود. || رجل مکرم و مکرمة، مرد کریم . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله